۱- ابتدا کارهای مهمتر را انجام دهید

این یک قانون طلایی در مدیریت زمان است. سعی کنید هر روز دو یا سه کار بسیار مهمی را که حتماً باید انجام شوند، تعیین کرده و الویت خود را انجام آنها بگذارید؛ هنگامی که این کارها را تمام کردید، روزتان به خوبی پیش خواهد رفت. می توانید به سراغ دیگر کارها بروید و یا آنها را به فردا موکول کنید؛ به هر حال شما کارهای مهم خود را به پایان رسانده اید.

۲- «نه» گفتن را یاد بگیرید

پایبند بودن به زمان، به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید درک درستی از زمان در دسترس خود داشته باشید و این ویژگی ارزشمندی است که هر فرد می تواند با اندکی تلاش در خود ایجاد کند. شما می توانید متفاوت از سایرین باشید، باید یاد بگیرید که به بسیاری از فرصت ها «نه» بگویید. به یاد داشته باشید هرگاه زمان کافی برای انجام کاری داشتید، آنرا قبول کنید چراکه در غیر اینصورت ممکن است نتوانید آن کار را به موقع انجام دهید.

وقتی هدف‌تان از حرف زدن و برقراری ارتباط خودنمایی و فخرفروشی باشد، طرف مقابل ناخودآگاه نیرویی منفی از سوی شما احساس می‌کند و میلش را به ایجاد رابطه از دست می‌دهد. نباید در شروع روابط‌تان با دیگران خود را در جایگاهی بسیار بالاتر از آنها قرار دهید.

سوال بسیار مهمی که هنرجویان و علاقمندان به یادگیری تکنیک های سخنرانی مطرح میکنند این است که سخنرانی را باید بدون متن ارایه داد یا با متن؟ و اصولا کدام بهتر است؟ در پاسخ باید بگویم به فراخور موضوع،میزان آمادگی،فضای ارایه و بسیاری عوامل دیگر می توانید سخنرانی هایتان را بدون متن یا  با متن ارایه دهید و البته این نکته را اضافه کنم که هیچکدام ارجحتر بر دیگری نیست. در اینترنت و برخی کتب آموزشی من میبینم تاکید می کنند سخنرانی را بدون متن ارایه کنند و سخنرانی با متن را مورد نکوهش قرار می دهند که این تصور اشتباهی است.
بسیاری از سخنرانی های رسمی در جهان توسط سخنرانان بزرگ جهان و از روی متن قرائت شده است. سخنرانی استیو جابز در دانشگاه استنفورد، سخنرانی روسای جمهور در اجلاس مجمع عمومی سالیانه سازمان ملل، بسیاری از سخنرانی های مارتین لوتر کینگ و سایر سخنرانان بزرگ جهان از روی متن بوده که البته بسیار تاثیر گذار بودند. نکته اینجاست که هنگام قرائت سخنرانی از روی متن زیاد نباید به برگه نگاه کنید تا ارتباط چشمی شما با مخاطبین قطع گردد. همچنین در این مواقع از تکنیک مکث و تکنیک لنگر انداختن استفاده نمایید تا عمق تاثیر سخنرانی را بر مخاطبینتان مشاهده نمایید. مزیت بسیار عالی سخنرانی بدون متن در تماس چشمی با مخاطبین است.

 گناه شئامت ذاتی دارد امر قرار دادی نیست به همین جهت روح انسان را زیر و رومی کند همچنانکه در روایت آمده یقلب اعلاه اسفله و اسفله اعلاه یکی از اساتید ما می گفت به این حدیث باید خون گریست یکی از آثار شئامت گناه تنجیس روح انسانی است هم از این جهت که تجری دربرابر ذات لایتناها ست و هم از این جهت که ذاتا مشؤوم است تنجس روح انسانی با قاذورات گناه بصورت لطیف در روایات مطرح شده است #امام_صادق از #امام_باقر سؤال می کند آیا دو ملکی که موکل برانسان هستند و اعمال او را ثبت می کنند فکر گناه را هم متوجه می شوند؟ حضرت در جواب سؤال کردند ریح الطیب و الکنیف سواء؟ یعنی آیا بوی عطر و بوی فاضلاب یکی است؟ یعنی دو ملک موکل بر انسان هم ثبات اعمالند و هم ثبات افکار و نیات در روایتی دیگر حضرت به مردی که ناخواسته به صدای زنهای مغنیه گوش داده بود. دستور غسل می دهد و همچنین دستور داده شده زن متبرجه زنی که به خود عطر زده و از خانه خارج شده غسل نماید و آمده که اگر مرد در حالت مستی با زن نزدیکی کند و فرزند متکون بشود کان نجسا! باز به همین جهت به خوارج که با تاویل دین خون بی #گناهان را ریخته و باغی بر امام شدند کلاب النار اطلاق شده است و دربیان اینکه ریاست طلبی از راه نامشروع نجاست معنوی است بلعم باعورا به سگ تشبیه گردیده است فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث وان تترکه یلهث و باز برای بیان اینکه حب مال حرام و تصرف در مال غیرنجاست معنوی است طائفه واقفیه به کلاب ممطوره (سگ خیس شده درباران که نجاست راسرایت می دهد و هرکجا برود آنجا را نجس می کند)تشبیه شده است روحی که آلوده شد بسادگی #تطهیر نمی شود لباس نیست که فورا شسته شده واتو شود استاد ما حضرت #آیت_الله_اشتهاردی طاب ثراه گفتند  امام در #درس_اخلاق خود می فرمودند به روایت التائب من الذنب کمن لاذنب له دل خوش نکنیدچون فرق است بین لباسی که هنوز پوشیده نشده و لباسی که پوشیده شده چرک آن را گرفته سپس شسته شده است در اینجا لباس قطعا لطافت و طراوت اولیه خود را از دست داده است گاهی انسان گنهکار با ورود به فضای نجس روزها بلکه هفته ها بلکه ماهها در همان فضا زندگی می کند ولو از جهت فیزیکی ازآن محیط خارج شده باشد چون آثار آن فضا از بین نمی رود و او را رها نمی کند و همین خسارت و سقوط گاهی موجب محرومیت از عنایات خاصه نیز می گردد که باید بر آن خون گریست چون مصداق فروختن همه چیز به هیچ و از زرگری به کوزه فروشی رسیدن است. و مصیبت بزرگ اینکه گاهی انسان گنهکار به آن فضا عادت می کند و ذائقه اش با نجاسات و قاذورات تنظیم می شود و خروج از آن بسیار سخت می گردد:
بس که ماندم به قفس رنگ گل ازیادم رفت
گرچه باعشق گل ازمادرگیتی زادم

گاهی در اثر تکرار، شیطان وارد می شود و او را با توجیه به وادی اباحی گری وارد می کند و راه بازگشت بکلی بسته می شود ثم کان عاقبه الذین اساؤوالسوءی ان کذبوا بایات الله تامل کنید که چرا #حضرت_زینب این آیه را در مجلس شوم ابن زیاد خطاب به ابن زیاد خواندند.!!!

به نقل از کانال سید حسن عاملی